|
ضرب المثل ها در هر منطقه ای بیانگر بینش ها و باور ها و تجربیات آن منطقه می باشد. با اندکی تأمل در می یابیم که گذشتگان به سادگی از کنار مسائل نمی گذشتند. از گنجینه ی سخنان عبرت آموزی که به یادگار گذاشته اند روح تفکر و آینده نگری به خوبی عیان است. به عنوان مثال چند ضرب المثل ترکی را بیان می کنیم:
ـ اَل اَلی یور ـ اَل دُونه اِیزی یور: یعنی دست ، دست را می شوید و دست بر می گردد صورت را می شوید. به این موضوع اشاره دارد اگر انسان به همنوع خود کمک کند ، او هم پاسخ گوی زحمت فرد متقابل می باشد.
ـ بیچاق اِز دَستَسِنی کَسمَز: چاقو دسته ی خود را نمی بُرَد.
ـ یُوزوم یُوزومَ اِدُم ـ بُرماق گُوزُمَ اِدُم: یعنی خود کردم که لعنت بر خودم باد.
ـ اَلِی اِیشدَ ـ گُوزی دُوریشدَ: یعنی دستش به کار است ولی نگاهش به دو رو بر نگاه می کند. کنایه از این است که دل به کار نمی دهد.
ـ مُنجق اِیتدمش: یعنی مهر گم کرده است. در مورد کسی گفته می شود که بی علت مکانی رفت و آمد می کند یا پرسه می زند.
بی هِنگی دِنگِندَ وار: معادل ضرب المثل فارسی « سیه ای زیر نیم کاسه دارد»می باشد.
بَگُم جان یاپدی ـ آقا بابَک قاپدی: یعنی بگم جان پخت ، آقا بابک قاپید. کنایه از این است که کار از من بود و خوردن محصول از دیگران.
هَنَ او یاتَ بو قالَ : هر چه خاک اونه عمر تو باشه
اَل اَلی یورِ اَل دُنه ایزی یوِر : هیچ کار خوبی بدون جواب نمیمونه
خلقین اوشاقلِی بی پارَ اُت دِلَ : کنایه از زرنگ نبودن بچه
عت دن کول عمله گلر کولدن عت : یعنی از آتش خاکستر بعمل میاد و از خاکستر آتش به این معنی که از یک پدر لایق وزرنگ فرزندی نالایق و ناخلف بعمل میاد و از یک پدر نالایق فرزندی شایسته و با عرضه بعمل میاد.
سو هم کسمیه : کنایه از کند بودن چاقو
انگار سو سندن گلمیش : کنایه از خستگی و خواب آلودگی بسیار زیاد
گز لى انگار پاشنه يارقيه....کنايه از ريز بودن چشم
بازدیدکننده ی گرامی ضرب المثلهای خود را برای تکمیل این قسمت برای ما ارسال کنید
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|