|
مطالب سایت جونقان
نويسنده: admin
تاريخ: 30 مهر 1393
بازديدها: 4 538
چشمهایت: سرچشمه ی تمام دریاهاست و لبهایت : لنگرگاهی که زورق هزاران بوسه برآن پهلوگرفته اند… دربرکه ی زلال سینه ات ماهیهای شیری لغزانی است که سرانگشت تمام قلابهارابه بازی گرفته اند… خورشید را بربلندای قامتت میبینم که بیتابانه خودرابه آتش میکشدتابوسه هایت راتاب بیاورد… چموشی خیالم ، یال افشان ، رشک گیسوی دربادرهایت راشیهه میکشد… ای زیبا: مسیح ازعطرنام توست که جانی دوباره می یابد… سیرابم کن ای باران: پیش ازآنکه عطش یادت قربانیم کند ای تک عروس نجیب دریایی: درتنگ خالی قلبم برقص پیش ازآنکه رقص شعله هاخاکسترم کند… ای بزرگ : تمام آسمانهارابه رشته میکشم تاسینه ریزماه وستاره وکهکشان رابه گردنت بیاویزم… برایم لختی بخند…
{نوشته از:یزدان نیکبخت}
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|